آرادآراد، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره

آراد ...فرشته ی زیبا

بلبل زبون خان!

عزیزم در ادامه ی پست قبل که رمز دار شد اومدم تو این پست برات از شیرین زبونیات بگم و عکسای نازت رو بذارم به خاطر اینکه مریض شدی یه روز بردیمت بیمارستان کودکان بماند که برات حکم شهر بازی رو داره و تا فهمیدی می خوایم بریم دکتر کلی خوشحالی کردی  تازه تو ماشین تا شیطونی می کردی تهدیدت می کردیم که نمیریم دکتر ها! و شما 3 سوت می شستی سر جات! و التماس می کردی که بریم دکتر ببین پسر خوبی شدم! بعد از اینکه از دکتر برگشتیم سریع صندلیت رو آوردی گذاشتی جلوی میز یه قلم و کاغذ هم آوردی گذاشتی جلوت با یه ظرف پلاستیکی! ما هم داشتیم تماشات می کردیم که داری چیکار می کنی! بابات هم که پیش میز دراز کشیده بود یهو شما گفتی بابا بیا بگو مر...
14 دی 1394

یلدای خود را چگونه گذراندیم؟!! ....+ دلتنگیهای یک مادر

فردا ماهگردته که همین الان بهت تبریک می گم عزیزم و یلدا هم  که چند روز پیش بود مبارک تو و دوستای خوبمون نازگل مامان وقتی اینو بهت می گم بابات دعوام می کنه می گه مگه دختره! اینجوری قربون صدقش نرو! من نمی فهمم  کی گفته نازگل مامان فقط مال دختراس!  تو عشق منی نازنین منی نازگل منی ! (از لج بابات! ) قربونت برم پسر مهربونو خوشگلم این روزا انقدر همدیگرو بغل می کنیم و بوس بوس می کنیم که حد نداره همش من قربون صدقت میرم تو قربون صدقم میری من می گم نازگل مامان دوست دارم تو می گی من عاشقتم مامان شهرزاد من میگم یکی یدونه ی نازنین من تو می گی می پرستمت و ماچ و بوسه! ای جونم که انقدر شیرین عسلی انقدر هم نرمول...
6 دی 1394
1